Tuesday, August 30, 2005

افزايش توفان در مناطق حاره

يافته هاي جديد تاثيرات گرمايش جهاني افزايش توفان در مناطق حاره معصومه صفايي
در واقع انرژي هاي جهاني با آمدن توفان هايي كه دقيقا با وضعيت دماي آبهاي مناطق حاره ارتباط دارند، در حال هدررفتن است. اين نوسانات بزرگ در دهه گذشته بي سابقه است كه البته باز مي گردد به مسئله گرمايش جهانيآيا شدت گرفتن توفان هاي سطح كره زمين هم حاصل گرمايش جهاني است؟متاسفانه يافته هاي جديد دانشمندان اين مسئله راكاملا تاييد مي كند. آنها مي گويند يافته هاي جديدهم غيرمنتظرانه است و هم هشداردهنده، چرا كه دانشمندان معتقدند كه اين گرمايش جهاني است كه حالا به شكل توفان بروز كرده و در آينده هم بيشتر و بيشتر خواهد شد. البته اين يافته ها به طور خاص، توفان ها و تندبادها را تنها نشانه گرمايش جهاني نمي داند؛ بررسي هاي اقليم شناسان از جمله كري امانوئل از انستيتو تكنولوژي ماساچوست نشان مي دهد كه منشا پيدايش اين توفان ها از دو منطقه اقيانوس آرام و اطلس است كه البته بايد به اين نكته توجه كرد كه توفان ها از سال 1970 در اين مناطق به طور مداوم و بشدت در حال افزايش هستند. شايد اين نرخ را بتوان 50درصد تخمين زد و البته اين روال به افزايش متوسط دماي پهنه اقيانوس ها كه اتفاقا با افزايش متوسط دماي هوا طي دوره هاي مشابه هم مطابقت دارد، اشاره مي كند.تام ناتسون، محقق هواشناس مي گويد: وقتي به يافته هايمان به صورت كلي نگاه مي كنيم بيشتر، جنبه اخطار دارند؛ اينها تغييرات بسيار عظيمي هستند. ناتسون كه هميشه نتيجه تحقيقاتش را خيلي راحت و با صراحت بيان مي كند، در لابراتوار اقيانوس و هواي ملي بخش مديريت ژئوفيزيك سيالات پويا در پريستون كار مي كند. امانوئل تحقيقات پايان نامه اش را به تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده از توفان هاي طبيعي با استفاده از مدل هاي كامپيوتري براي پيش بيني كردن رفتار توفان هاي آينده اختصاص داده است. طبق ارزيابي هاي انجام گرفته، قبل از انجام اين تحقيقات، بيشتر يافته ها بر اين مسئله تاكيد داشت كه سهم گرمايش جهاني در افزايش تندبادها بسيار ناچيز است. بيشتر اين پيش بيني ها مبني بر اين بود كه تا سال 2050 گرمايش جهاني در توفان هاي مناطق گرمسيري تغييرات فاحشي ايجاد نمي كند. بنابراين بعضي از دانشمندان با تاكيد بر يافته هاي قبلي و متد جديد امانوئل را زير سئوال مي برند. شايد اين محققان برخي توفان هاي شديد دهه هاي 1950 و 1960 را به حساب نمي آورند. ممكن است اين مسئله به خاطر عدم وجود جزئيات در دسترسي درباره اين توفان ها باشد. حالا ديگر محققان از متدهاي جديد براي تجزيه و تحليل آن توفان ها و توفان هايي كه به سال 1851 برمي گردد استفاده مي كنند.اگر توفان ها زودتر از موعد به وجود بيايند، قدرت تخريبشان خيلي بيشتر از حد انتظار خواهد بود. يافته هاي امانوئل درباره تاثيرات گرمايش جهاني بر آخرين توفان هاي مناطق حاره اصلا قابل انكار و چشم پوشي نيست. او مي گويد: من متقاعد نشده ام كه اينها همه اتفاقي باشد. كريستوفر لندسي، محقق ديگري كه در يك آزمايشگاه ديگر در ميامي كار مي كند و مدير تجزيه و تحليل توفان هاي تاريخي است، مي گويد: امانوئل درست مي گويد. يافته هاي من هم درباره يك جريان خيلي بزرگ كه حتي بزرگتر از خود علائم گرمايش جهاني است، اين مسئله را تاييد مي كند. اگر مشتاق به دانستن جزئيات يافته هاي امانوئل هستيد، اين مقاله به طور مفصل در شماره بعدي مجله Nature به چاپ مي رسد. بررسي تئوري ها و داده هاي كامپيوتري اينطور نشان مي دهد كه گرمايش جهاني به طور خاص بر افزايش توفان ها اثر دارد و يكي از دلائل آن، گرم تر شدن چهره اقيانوس ها به خاطر گرم ترشدن دماي كره زمين است. گرماي آب، انرژي لازم را براي شكل گرفتن توفان ها در سطح آب ها تامين مي كند. امانوئل در تحقيقات خود به بررسي آمار موجود از ماهواره هاي هواشناسي از سال 1950 روي اندازه گيري توفان ها مي پردازد. او با اين كار فهميد كه انرژي تجزيه شده در اين توفان ها از ميانه دهه 1970 در شمال دو اقيانوس اطلس و آرام افزايش پيدا كرده است. آمار ثبت شده از اقيانوس ها يك روند كاملا مشخص صعودي را نشان مي دهد؛ بخصوص در اقيانوس اطلس و جزاير كارائيب. البته اين آمار در اقيانوس شمالي بسيار متغير است. امانوئل مي گويد: با دقت روي داده هاي توفان ها، ما علائم بسياري مي توانيم مشاهده كنيم؛ در واقع انرژي هاي جهاني با آمدن توفان هايي كه دقيقا با وضعيت دماي آبهاي مناطق حاره ارتباط دارند، در حال هدررفتن است. اين نوسانات بزرگ در دهه گذشته بي سابقه است كه البته باز مي گردد به مسئله گرمايش جهاني. امسال اين اولين باري است كه ركوردي مبني بر شكل گرفتن توفاني با شدت 4 به ثبت رسيده است. توفان ها در يك مقياس شدت از يك تا پنج طبقه بندي مي شوند. در دهه گذشته بخش شمالي ايالات متحده به وسيله فعال ترين چرخه توفان در ركوردهاي ثبت شده، صدمات بسيار زيادي ديده است. فوركستر معتقد است كه اين جريانات توفاني تا 20سال يا شايد هم بيشتر ادامه پيدا مي كند. البته توفان ها در بعضي موارد بسيار طبيعي هستند و نمي توان همه توفان ها را حاصل تاثيرات گرمايش جهاني دانست؛ حتي بدون گرمايش جهاني هم بسياري از توفان ها براي جابه جا كردن غلظت نمك و دماي آب اقيانوس ها شكل مي گيرند. اين توفان ها جريانات دريايي را دستخوش تغيير قرار مي دهند و اين چرخه هر 40تا۶۰ سال يك بار تكرار مي شود.اما از سال 1970 به بعد، بر تعداد و شدت توفان ها افزوده شده كه صدمات و تلفات زيادي هم در برداشته است. اما آيا افزايش تلفات و صدمات به دليل شدت توفان هاست يا افزايش يا بهتر بگوييم انفجار جمعيت در طول سواحل؟ و اين مسئله اي است كه بسياري از محققان روي آن اتفاق نظر دارند. امانوئل مي گويد: صدمات و تلفاتي كه به واسطه شدت توفان ها به وجود آمده، ممكن است در آينده خيلي بيشتر از اينها باشد.منبع: نشنال جئوگرافيك

Monday, August 29, 2005

كشف سرنخ تازه‌اي درباره پيدايش حيات در زمين

شبيه سازيهايي كه در آزمايشگاه به منظور بررسي نحوه اثر پرتوهاي كيهاني بر زمين به انجام رسيده روشن ساخته كه اين پرتوها
تنها انواع خاصي از اسيدهاي آمينه را از بين مي‌برند. از جمله نتايج اين بررسيها آن است كه پروتئين‌هاي چپ گردان كه در ظهور حيات در زمين نقش داشته، در فضا شكل گرفته اند. به اين ترتيب بر اساس اين آزمايشها، احتمال آنكه حيات از فضاي لايتناهي به زمين انتقال يافته باشد افزايش مي‌يابد. اسيدهاي آمينه مولكولهايي هستند كه به دو صورت راست گردان و چپ گردان در طبيعت ظاهر مي‌شوند. اين دو نوع مولكول تصوير يكديگر در آئينه به شمار مي‌آيند،اما همه اسيدهاي آمينه موجود در زمين از نوع چپگردان هستند و اين نكته‌اي بود كه تاكنون براي دانشمندان به صورت يك معما باقي مانده بود. به گفته اوو مي‌ير نيش از دانشگاه نيس - سوفي آنتي پوليس در فرانسه يك پرسش اساسي براي محققان آن بوده كه اين حالت انحصار اسيدهاي آمينه چپگردان چگونه پيدا شده است. برخي بر اين نظر بوده‌اند كه در اوايل شكل‌گيري زمين هر دو نوع اين مولكولها در سياره مسكوني آدمي موجود بوده‌اند و بعدا به عللي تنها نوع چپگردان باقي مانده است. اما مي‌ير نيش و همكارانش نظري ديگري را در اين زمينه ارائه كرده اند. به اعتقاد اين محققان مولكولهاي چپگردان پيشاپيش در شرايط بين ستاره‌اي در فضا توليد شده‌اند و از آنجا به زمين انتقال يافته اند. به اعتقاد اين پژوهشگران نوع خاصي از پرتوهاي كيهاني موجب نابود شدن اسيد آمينه‌هاي راستگردان موجود بر روي غبارهاي يخزده‌اي شده است كه كل منظومه شمسي از آن بوجود آمد. اين غبارها به همراه ستاره‌هاي گيسو داري كه از آنها درست شده‌اند به زمين و ديگر سيارات برخورد كرده‌اند و مقادير زيادي اسيد آمينه چپگردان در اختيار آنها گذارده اند. اين اسيدهاي آمينه بعدا به انواع پروتئينه تبديل شده اند. پرتو خاصي كه موجب از بين رفتن مولكولهاي راستگردان شده نور پولارزيه مدور نام دارد زيرا ميدان الكتريكي اين نور در فضا به صورت يك پيچ گوشتي كه پيچي را مي‌چرخاند عمل مي‌كند. حركت اين پيچ گوشتي مي‌تواند از راست به چپ باشد يا از چپ به راست صورت گيرد. اعتقاد محققان بر آن است كه نحوه ايجاد اين پرتوها به اينگونه است كه ذرات غبارهاي يخزده در هنگام عبور از مناطقي كه وسيعتر از منظومه شمسي هستند به واسطه تاثير ميدانهاي الكتريكي در راستاي واحدي قرار مي‌گيرند. بررسيهاي نجومي نشان مي‌دهد كه اين نوع پرتوهاي پولاريزه مدور ‪ ۱۷‬درصد كل پرتوها را در هر نقطه از فضا تشكيل مي‌دهند. در سال ‪ ۲۰۰۰‬ميلادي در جريان يك آزمايش مشاهده شد زماني كه پرتو پولارزيه مدور نور ماورا بنفش كه داراي يك نوع جهت گردش خاص (مثلا چپ يا راست) است به مجموعه‌اي از اسيدهاي آمينه مي‌تابد كه در آن به تعداد مساوي مولكولهاي راستگردان و چپگردان موجود است، يكي از دو نوع مولكول به ميزان به بيشتري يعني ‪ ۲۵‬درصد بيشتر، نابود مي‌شود. اما در آن آزمايش اسيدهاي آمينه در يك مايع جاي داشتند و اين امر موجب مي‌شد تا رفتارشان نسبت به اسيدهاي آمينه‌اي كه در گرد و غبار كيهاني موجودند متفاوت باشد. همچنين در آن ازمايش محققان براي آنكه از جذب شدن اسيدهاي آمينه به وسيله مولكولهاي آب جلوگيري كنند ناگزير بودند از نوري به طول موج ‪ ۲۱۰‬نانومتر استفاده كنند، در حاليكه حداكثر طول موج پرتوهاي كيهاني ‪ ۱۲۰‬نانومتر است. اكنون گروه محققان به سرپرستي مي‌ير نيش كوشيده‌اند تا آزمايش را در شرايطي مسابه شرايط واقعي در فضا تكرار كنند. اين گروه پرتو نور پولاريزه مدور با طول موج ‪۱۸۰‬نانو متر را بر روي يك ورقه نازك فيلم مانند كه در سطح ان مولكولهاي راست گردان و چپگردان اسيد آمينه ليوسين جاي داده شده بود تاباندند. در اين آزمايش روشن شد كه ميزان اسيد آمينه چپگرداني كه برجاي مي‌ماند ‪ ۲۶‬درصد بيشتر از اسيد آمينه راستگردان است. به گفته ماكس برنستين شيمي دان عضو ناسا اين آزمايش كه در شرايط واقع گرايانه تري انجام شده مويد نتايج ازمايشهاي قبلي در مورد بيشتر بودن مقدار اسيد آمينه چپگردان در دو شهابسنگ است كه به زمين افتاده اند. بنابراين اگر فرضيه مربوط به وجود اسيدهاي آمينه چپگردان در فضا صحيح باشد بايد لااقل در ديگر سيارات و اجرام موجود در منظومه شمسي نيز شواهد مشابهي يافت شود. به اعتقاد مي‌ير نيش در ديگر منظومه‌هايي غير از منظومه شمسي كه سيارات در آن موجودند ممكن است شمار مولكولهاي راستگردان بيشتر باشد زيرا در انجا شرايطي ديگري حكمفرماست، اما اژمايش اخير شانس يافت شدن حيات در ديگر نقاط كيهان را افزايش مي‌دهد. گروه محققان فرانسوي در نظر دارند آزمايشهاي خود را با پرتوهايي با طول موجهاي كوتاهتر تكرار كنند و به اين منظور از يك شتابدهنده ذرات بنيادي استفاده مي‌كنند.

Wednesday, August 03, 2005

بحران آلودگي صوتي در تهران

جام جم آن لاین یکشنبه 9 مرداد ماه 1384
آلودگي صوتي در شهر تهران با توجه به 542 نقطه خارج از حد استاندارد در 5 منطقه ، در شرايط فوق بحراني قرار گرفته است. رشيدي ، مدير عامل شرکت کنترل
کيفيت هواي تهران با اشاره به اين که آلودگي صوتي يکي از مهمترين آلاينده هاي محيط زيست در نواحي شهري ،محصول توسعه و پيشرفت تکنولوژي است ، گفت : سر و صدا يکي از معضلات اساسي دنياي امروز ما بوده و خيل عظيمي از افراد چه در محيط کار خود و يا در محل زندگي از آزار ناشي از آن در مخاطره اند. وي با خارج از حد استاندارد آلودگي صوتي خواندن 542 نقطه در 5 منطقه 6 ، 7 ، 9 ، 11 و 12 شهر تهران افزود: از اين تعداد 417 مرکز آموزشي و 125 مرکز درماني است.وي با اشاره به اين که هر چه شدت و دوام صوت بيشتر باشد ، اثر نامطلوب آن بر انسان زيادتر است ، به ايسنا گفت : حساسيت افراد به سر و صدا (آلودگي صوتي) متفاوت است به طوري که موجب پيري زودرس و بروز بيماري هاي شنوايي شده و به کاهش يا از دست دادن قدرت شنوايي افراد جامعه منجر مي شود. وي بيشترين عامل موثر در ايجاد آلودگي صوتي در ايران را خودروها و موتورسيکلت ها دانست و با اشاره به اين که بيشترين تمرکز آلودگي صوتي ايران در شهر تهران است و نيز تعدادي از کلانشهرهايي که پيشرفت هاي تکنولوژيک و صنعتي داشته اند ، تاکيد کرد: تهران از نظر آلودگي صوتي در ايران رتبه اول را داراست.از سوي ديگر، به طور قطع به دليل تردد بيش از حد خودرو در خيابان ها و فرسوده بودن اکثر خودروها و همچنين رعايت نشدن هرگونه استاندارد آلودگي صوتي توسط صنايع خودروسازي ، مي توان تهران را جزو رده هاي اول از لحاظ آلودگي صوتي در جهان قرار داد. وي افزود: آلوده ترين بخشهاي تهران از لحاظ آلودگي صوتي ، مناطق مرکزي و پرترافيک شهر، مناطق جنوبي و پرجمعيت بخصوص مناطقي که ريل راه آهن از آنها مي گذرد و يا در مسير پرواز هواپيماها هستند
بويژه تهرانسر ، ميادين پرتردد از جمله ميدان توحيد، ميدان انقلاب ، ميدان آزادي و مناطق داراي بزرگراه هاي متعدد است.

تجارتي براي نجات سياره

جام جم آن لاین یکشنبه 9 مرداد ماه 1384

زمين در حال گرم شدن است. اين واقعيتي است که بر سرنوشت همه ما تاثير خواهد گذاشت و در اين مورد، همه مردم جهان به يک اندازه در خطر هستند. بررسي ها نشان مي دهد از آغاز انقلاب صنعتي تاکنون دماي ميانگين زمين به طور محسوسي افزايش يافته و اين به معني آغازي بر يک فاجعه است ؛ فاجعه اي که انسان مدرن به وجود آورده و اينک دامنگير خود او شده است.اگر روند انتشار گازهاي گلخانه اي با روند فعلي ادامه پيدا کند، بسيار زودتر از آنچه ممکن است تصور کنيد، بشر در آستانه نابودي قرار مي گيرد و همين موضوع ضرورت فعاليت سريع و پيشگيرانه را در اين خصوص دوچندان مي کند.پيمان نامه کيوتو يکي از پيشنهادهاي الزام آور جهاني است که تلاش مي کند توليد اين گازها را تا حد قابل قبولي کاهش و سياره را نجات دهد، اما براي اجرايي شدن اين پيمان مشکلات فراواني وجود دارد.در کارگاهي 2 روزه که با عنوان نقش هماهنگ کننده ملي طرحهاي مکانيسم توسعه پاک ، به همت سازمان محيطزيست ايران ، وزارت امور خارجه نروژ و شرکت ملي نفت ايران در مجتمع پرديسان برگزار شد، شرکت کنندگان تلاش کردند تا به بررسي يکي از روشهايي بپردازند که مي تواند تعهدات اعلام شده در پروتکل کيوتو را اجرايي کند.پروتکل کيوتو، يکي از واژه هاي آشنايي است که در چند سال اخير به طور گسترده اي به گوش مي رسد و در هر محفل عمومي سياسي يا اقتصادي يا فرهنگي و علمي درباره آن بحث مي شود.اين که يک پيمان زيست محيطي تا به اين حد اهميت يافته که از کشورهاي کوچک و عقب مانده گرفته تا کشورهاي توسعه يافته و سران G8 اين موضوع را در دستور کار خود قرار مي دهند، نشاندهنده اين واقعيت است که محتواي اين پيمان دربردارنده موارد ضروري است که خارج از مرزهاي جغرافيايي خاص معني پيدا مي کند.واقعيت اين است که دماي ميانگين سياره زمين طي چند دهه اخير، رشدي معادل رشد اين دماي ميانگين در قرنهاي گذشته داشته است.اين افزايش دما باعث خواهد شد در مجموعه رويدادهاي زنجيره اي متفاوتي که رخ خواهد داد، کم کم شرايط زيست در سياره ما دگرگون شود.اگر بخواهيم به طور ساده رويدادهايي را که زمين با آن دست به گريبان خواهد شد، مرور کنيم ، بايد از عرضهاي شمالي تر يا جنوبي تر آغاز کنيم.گرم شدن دماي ميانگين تنها به اندازه يک درجه کافي است تا روند ذوب شدن يخهاي قطبي سرعت بگيرد؛ بدين ترتيب در حالي که دماي ميانگين سياره افزايش مي يابد به واسطه واردشدن آبهاي سرد به اقيانوس ها، علاوه بر افزايش سطح آبهاي آزاد، دماي اين آبها کاهش مي يابد (به علت ترکيب شدن با آبهاي سرد قطبي).اين موضوع باعث مي شود نوارهاي جريانات هوايي تغيير کند و به طور مثال بازه مجاز رخ دادن طوفان هاي حاره اي (Hurricane) افزايش يابد. (بسياري ، علت فعاليت شديد طوفان هاي سال پيش مانند طوفان ايوان را همين موضوع مي دانند) با ادامه اين روند، عصري که به دليل اين فعاليت هاي جوي با سرما و يخبندان موقت همراه خواهد بود، آغاز مي شود تا عصر يخبندان موقتي شکل گيرد.پس از آن و با ادامه روند گرم شدن دماي ميانگين ، کم کم سياره شروع به داغ شدن مي کند و چهره اي متفاوت به خود خواهد گرفت. بسياري از گونه هاي جانوري و گياهي (که اتفاقا عمده آنها در راس زنجيره غذايي قرار مي گيرند) نسبت به اين تغييرات آسيب پذيرند و به اين ترتيب زنجيره غذايي دگرگون خواهد شد.نسل بسياري از موجودات حساس به اين تغييرات منقرض شده و از سوي ديگر با انقراض آنها نسل بسياري از گونه هاي ديگر که به گونه هاي طبقه اول وابسته است ، در معرض نابودي قرار مي گيرد. سرانجام زمين ما طي کمتر از چند قرن به سياره اي خشک و سوخته تبديل مي شود، آن گونه که زهره اين روزها چنين است. چرا گرم مي شويم؟ علت گرم شدن سياره ما پديده اي به نام اثر گلخانه اي است. شما با اين اثر بخوبي آشنا هستيد. در ميانه فصل سرد، اگر درون يک گلخانه شيشه اي يا نايلوني برويد متوجه اختلاف دماي قابل توجه آن با محيط بيرون خواهيد شد.علت آن است که جنس استفاده شده در سقف اين گلخانه ها باعث مي شود وقتي که امواج نور خورشيد وارد گلخانه شدند، هنگام بازتاب بخشي از اين پرتوها و بخصوص پرتوهاي مادون قرمز نتوانند از محيط فرار کنند و در محيط گلخانه به دام افتند و همين مساله دما را افزايش مي دهد.به عبارتي جنس سقف گلخانه شما در حکم يک دالان يکطرفه را براي امواج گرمايي بازي مي کند، اما زمين که سقف نايلوني ندارد.انسان مدرن از آغاز انقلاب صنعتي ، ناخواسته چنين سقفي را براي سياره خود ايجاد کرده و به واسطه فعاليت هاي صنعتي ، ميزان توليد برخي گازهاي خاص نظير دي اکسيدکربن ، متان ، اکسيد نيتروژن ، هيدرو فلوئر کربن ، پري فلئورو کربن و هگزا فلئور گوگرد افزايش يافته است.اين گازها که به گازهاي گلخانه اي موسوم هستند، اثري همانند همان سقف گلخانه را ايجاد مي کنند.در واقع اجازه خروج بازتاب هاي امواج مادون قرمز را از سطح زمين به محيط بيرون از اتمسفر نمي دهند و به دام افتادن اين پرتوهاي گرمايي باعث افزايش دماي ميانگين سياره ما مي شود. چه بايد کرد؟ نکته بسيار مهم اين است که ميزان فعلي توليد گازهاي گلخانه اي براي آينده نزديک سياره خطر دارد. متاسفانه هيچ راهي براي حل مشکل پيش آمده وجود ندارد و تنها امکان موجود، کاهش (و البته در حالت ايده آل توقف کامل) توليد اين گازها به طور مصنوعي است.اگر آهنگ انتشار اين گازها در جو زمين کاهش يابد، آنگاه طبيعت زمين اين فرصت را مي يابد تا به مرور زمان ، خود را ترميم کند و به شرايط پايدار بازگردد و در غير اين صورت فاجعه بسيار نزديک خواهد بود. اما پرسش مهم اين است که چرا با توجه به چنين خطر جهاني اي و اين راه حل مشخص ، توليد گازها متوقف نمي شود؟واقعيت اين است که تضاد بين منافع کوتاه مدت کشورهاي گوناگون و بويژه کشورهاي صنعتي که براي افزايش توليدات خود و حفظ برتري اقتصادي و صنعتي نيازمند روشهايي هستند که توليد گازهاي گلخانه اي را به همراه دارد، منافع کل سياره در زمان ما به يک چالش اساسي تبديل شده است.از يک سو منافع کشورهاي صنعتي قرار دارد و از سوي ديگر منافع سياره و ايجاد تعادل ميان اين دو مورد کار پيچيده اي است. به همين دليل مدتها طول کشيد تا کشورهاي جهان که متوجه خطر تغييرات جهاني آب وهوا شده بودند، بر سر متن مشترکي به توافق برسند که راهکاري عملي را براي جلوگيري از ادامه افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي پيشنهاد مي کرد.اين پيمان که به نام پيمان کيوتو معروف شده است ، سال 1997 در شهر کيوتو به تصويب رسيد و ماه گذشته با امضاي اين موافقت نامه از سوي روسيه جنبه اجرايي پيدا کرد.در واقع از ميان تمام کشورهاي صنعتي که ملزم به رعايت اين پيمان هستند، تنها ايالات متحده امريکا (به عنوان يکي از بزرگترين توليدکنندگان گازهاي گلخانه اي) و استراليا به اين پيمان نپيوسته اند. پس از آن که روسيه موافقت نامه را امضا کرد و بخش عملياتي پروتکل آغاز شد و بلافاصله پس از آن بسياري از کشورهاي عضو سازمان توليدکنندگان نفت (OPEC) نيز به اين موافقت نامه پيوستند، فرآيند الحاق کشورمان (که در مذاکرات تصويبي اين پيمان نقش فعال داشت)، انجام شد و با تاييد شوراي نگهبان قانون اساسي لايحه الحاق ايران پس از کش وقوسهاي فراوان به تاييد رسيد.جالب است که کشور ما در جريان مذاکرات پيچيده تصويب پيمان کيوتو و بويژه زماني که اين مذاکرات با بن بست و مخالفت کشورهاي جنوب متوجه شده بود و در زماني که رياست گروه 77به عهده کشورمان قرار داشت ، نقش راهبردي بازي کرد، اما با وجود اين ، جزو آخرين کشورهايي بود که رسما به پيمان ملحق شد.براساس اين پيمان کشورهاي متعهد نام برده شده در اين پيمان (کشورهاي توسعه يافته) بايد تا سال (2012 سال پايان پيمان) توليد و انتشار گازهاي گلخانه اي خود را تا حد قابل قبول و مشخصي کاهش دهند. انجام چنين کاري نيازمند روشهاي پيچيده و بعضا غيرمتعارفي است.گسترش انرژي هاي جايگزين ، اصلاح الگوي مصرف و تغيير رفتارهاي شهروندي گوشه اي از اين فرآيند است. داستان معروف چند ماه اخير، اقدام مقامات ژاپني بود که نخست وزير و وزرا و مقامات ارشد و به تبع آنها کارمندان رسمي به جاي استفاده از فرم کت و شلوار و کروات ، کتهاي خود را درآوردند و کروات ها را باز کردند.بدين ترتيب دماي دستگاه هاي خنک کننده ادارات از 25درجه ، به 28 درجه افزايش يافت (کاهش کت و کروات 3درجه تفاوت دما را جبران مي کرد) و بدين ترتيب از سوزانده شدن مقادير زيادي سوخت و به تبع آن توليد گازهاي گلخانه اي جلوگيري شد.اما با مساله ضررهاي اقتصادي اين کار چه بايد کرد؟آيا همه کشورهاي صنعتي آنقدر شجاعت دارند تا مانند امريکا رسما از پذيرفتن پروتکل خودداري کنند و يا آن قدر از خود گذشته اند که رشد صنعتي خود را متوقف کنند؟ بعيد به نظر مي رسد چنين اتفاقي بيفتد و همين مساله يکي از خطرهايي بود که پيشاپيش اهداف پروتکل کيوتو را تهديد مي کرد و دقيقا به همين دليل بود که در خود پروتکل سازوکارهايي طراحي شد تا اين مساله را حل کند.يکي از 3پيشنهاد اصلي پروتکل مساله و مکانيسمي است که به نام مکانيسم توسعه پاک يا Clean Development Mechanism شناخته مي شود. بازاري به نام کربن در مکانيسم توسعه پاک (CDM)اساس بر اين قرار گرفته است که برآيند و مجموع توليد گازهاي گلخانه اي در سراسر جهان بايد تا سال 2012 تا حد خاصي که پروتکل اعلام مي کند کاهش يابد. در پروتکل گروهي از کشورهاي صنعتي که توليد بالايي از گازهاي گلخانه اي را دارند موظفند بيش از کشورهاي کمتر توسعه يافته توليد اين گازها را کاهش دهند. در حالي که نقش توليد اين گازها در اقتصاد آنها بيش از کشورهاي کمتر توسعه يافته يا در حال توسعه است.حال ، اين مکانيسم با تعريف بازاري به نام بازار بورس کربن (منظور بخش اصلي از گازهاي گلخانه اي است ) جابه جايي را بين کشورهاي صنعتي و در حال توسعه تعريف مي کند.بر اين مبنا کشورهاي صنعتي به جاي آن که مستقيما تعهد خود در کاهش گازهاي گلخانه اي را اجرا کنند، اين کار را به واسطه ساير کشورها انجام مي دهند. به عنوان مثال اگر کشور صنعتي الف و کشور غير صنعتي ب را در نظر بگيريد، براساس پروتکل کيوتو کشور الف ملزم به کاهش A درصدي توليدات گازهاي گلخانه اي خود است.اما اين کشور به جاي اين که خود اين کار را بکند، اعتبار کربن کشور ب را مي خرد. يعني براساس قراردادي متقابل و در قبال ارائه خدمات فناوري توليد گازهاي گلخانه اي کشور ب را که بر اساس پروتکل ملزم به کاهش گازهاي گلخانه اي به ميزان کمتري است تا حدي بيش از تعهد آن کشور کاهش مي دهد.به اين ترتيب کشور بيش از ميزان پيش بيني شده در پروتکل ، توليد گازهاي گلخانه اي خود را کاهش مي دهد. حال کشورهاي صنعتي اين بازار را در اختيار مي گيرند و سهم اضافي کاهش اين گازها را از کشور مي خرند.به اين ترتيب کشورهاي صنعتي به جاي آن که خود مستقيما توليد گازها را کاهش دهند، از کاهش بيش از حد تعيين شده ديگر کشورها برداشت مي کنند.در اين رابطه 2طرفه کشورهاي صنعتي به روند توليدات صنعتي خود ادامه مي دهند و کشورهاي در حال توسعه نيز برخي خدمات و سرمايه را در اختيار مي گيرند و در پايان سال 2012 ميزان کاهش گازهاي گلخانه اي زمين در حد پروتکل خواهد بود، بدون آن که صنعتي ها يا کشورهاي شمال هم از اين موضوع ضرر ببينند.پيش بيني مي شود تا چند سال آينده اين بازار کربن به يکي از اصلي ترين بازارهاي انرژي در جهان تبديل و حجم زيادي از سرمايه در قالب اين مکانيسم جابه جا شود. براي ورود به اين بازار جهاني در هر يک از کشورها ابتدا مرکز هماهنگ کننده ملي (DNA) تاسيس خواهد شد و پس از آن ورود به اين بازار انجام مي گيرد.کاهش توليد گازهاي گلخانه اي در کشورهاي در حال توسعه نيز بر مبناي انجام طرحهايي در واحدهاي گوناگون صورت مي گيرد تا به بهينه کردن تاگوهاي اين مراکز فرآيند توليد بهبود گازهاي گلخانه اي کاهش يابد.ايران در حال سپري کردن مراحل تشکيل مرکز هماهنگ کننده ملي است تا بزودي وارد اين بازار شود. بيم ها و اميدها اگرچه بسياري از مراجع زيست محيطي جهان اين مکانيسم را يکي از راهکارهاي اجرايي و مناسب براي تضمين اجراي پروتکل کيوتو مي دانند، اما برخي ناظران بين المللي نسبت به شيوه مکانيسم توسعه پاک با شک نگاه مي کنند.در واقع اين منتقدان به اصل اين مکانيسم ايرادي ندارند، بلکه معتقدند روشهاي اجرايي شدن اين مکانيسم است که مي تواند در طيفي بين يک ايده آل غايي تا يک فاجعه و تهديد براي پروتکل کيوتو جابه جا شود. اين افراد نگران آن هستند که نه تنها کاهش در کشورهاي صنعتي رخ ندهد، در کشورهاي در حال توسعه نيز به طور دقيق اجرا نشود و ما در پايان بازه اجرايي کيوتو شاهد کاهش پيش بيني شده اين گازها نباشيم.ضمن اين که برخي ديگر از مراجع نيز نگراني هايي در خصوص صدمات ، متوجه رشد کشورهاي در حال توسعه و فرآيند توسعه آنها در اثر اين کاهش بيش از اندازه دارند.به هر حال ، مهمترين ضرورت موجود، تلاش براي کاهش گازهاي گلخانه اي است و اين رويدادي است که اگر جامعه جهاني آن را رعايت نکند، همه کشورها چه شمال و چه جنوب از آن ضرر خواهند ديد. شايد براي يک بار هم که شده بشر بايد بين منافع واقعي خود و منافع موقت و غير کلي خود دست به انتخاب درستي بزند.