جغرافياي سواحل 16
روابط متقابل انسان و ساحل:
اين موضوع از جمله مواردي است كه نقش جغرافيدانان را در هر چه كامل تر بررسي كردن محيط هاي ساحلي به اثبات مي رساند.از اين رو است كه تحقيق در زمينه اثر هاي جامعه انساني بر منطقه ساحلي ، بايد در حيطه جغرافيدانها قرار گيرد. دريافتيم كه مسائل مربوط به خشكي هاي مرزي اقيانوسها را اين پژوهشگران بسيار خوب حل وفصل مي كنند . البته توجه اينگروه به منابع آب و چگونگي اثر پذيري اين منابع از عملياتي كه در خشكي انجام مي شود ، بسيار اندك است.در حال حاضر 50 در صد جمعيت جهان صنعتي در فاصله يك كيلو متري ساحل زندگي مي كنند. در دهه هاي آينده اين جمعيت حدود 5/1 در صد رد سال رشد خواهد داشت . منطقه ساحلي به عنوان زيستگاه بسيار پر جاذبه است . طول كل خطوط ساحلي حدود 44000 كيلومتر است. براي درك بهتر از ميزان تاثير انسان در چشم انداز هاي ساحلي ع كافي است بدانيم بين تراكم در مناطق ساحلي و غير ساحلي در ايالات متحده تفاوت بارزي وجود دارد. در حال حاضر در مجموع به طور متوسط 61 نفر يك مايل مربع فضا را اشغال مي كنند . در ايلتهاي ساحلي 100 نفر و در بخشهاي ساحلي 248 نفر در يك مايل مربع زندگي مي كنند.[1] هم چنين بايد بدانيم كه انسانها در ايجاد سيستم ويژه اي از فرسايش ( مورفوژنز آنتروپيك) نقش قابل ملاحظه اي دارند. ايت سيستم فرسايش به علت جايگزيني گياهان كشت شده به جاي گياهان طبيعي و يا به دليل روشهاي غير اصولي در استفاده از زمين حاصل مي شود. مي توان گفت كه ويژگي هاي شكل بندي اغلب واحد هاي ژئومورفولوژي با سيستم مورفوژنز آنتروپيك يا انساني ارتباط بسيار نزديك دارد. از عهد نئو لتيك يا عصر حجر جديد كه از 5000 الي 2500 سال فبل از ميلاد ادامه دارد و با پيدايش كشاورزي اوليه مشخص شده است انسان به طور جدي در زمره عوامل مورفوژنيك در آمده است.
- فضاي منطقه ساحلي . ص 25 تا 31[1]
0 Comments:
Post a Comment
<< Home