سابقه استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش جغرافیا :
شاید آغاز استفاده از رویکرد فناوری ااطلاعات در اموزش جغرافیا به اولین تلاشها برای ترسیم نقشه های پایه باز گردد . اما مطالعات آماری در حوزه جغرافیای جمعیت ، برنامه ریزی ناحیه ای در حوزه جغرافیای انسانی و مطالعات هیدولوژیکی ، ژئومورفولوژیکی و کلیماتولوژی در حوزه جغرافیای طبیعی بیشترین استفاده را در سالهای اولیه تولد این رویکرد برده اند . در زمینه مهارتهاو امکانات فناوری های جغرافیایی دو حوزه GIS و GPSحد اگثر استفاده را از این رویکرد برده اند .چه اساسا این دو مقوله بدون به کار بردن رویکرد فناوری ارتباطات و اطلاعات امکان توسعه به حد امروز را نداشتند. به خصوص ارزش های نتایج تعیین موقعیت جغرافیایی در پروژ های فناوری فضایی ونظامی قدمتی بیش از سایر علوم برای جغرافیا در استفاده از این رویکرد مشخص می سازد . و فرایند تکاملی آن را شاید با تولید اولین عکس های هوایی در دوران جنگ جهانی اول قرین بدانیم و تا به امروز که تصاوریر رقومی ماهواره ای دنیایی تازه ای را برای فناوری های جغرافیایی پیش چشم آورده است.
چرا ICT در مدارس استفاده مي شود؟ مدارس از ICT استفاده مي كنند تا بعد جديدي را به فرآيند يادگيري بيافزايند و همچنين باعث افزايش ارتباط ميان خانه و مدرسه بشوند.بعضي مدارس از سايت اينترنتي خودشان استفاده مي كنند تا منابع يادگيري را به صورت پيوسته(On Line) مهيا سازند. همچنين با توانايي ICT، بعضي مدارس قادرند با ارايه اطلاعات به والدين درباره حضور و غياب، پيشرفتو ديگر اطلاعات مدرسه جامعي مهيا سازند. تحقيقات نشان داده است كه به احتمال زياد دانش آموزان از ICT براي انجام تكاليفشان درخانه استفاده مي كنند. فوايد ICT در تعليم و تربيت و جنبه هاي گسترده زندگي اجتماعي موجب شده تا مدارس بيشتر كوشش كنند تا دانش آموزان قابليت استفاده از ICT را فرا بگيرند. از ديدگاه يادگيري، استفاده موثر از ICT مي تواند به فوايدي در قالب : · انگيزش بالاتر · اعتماد به نفس بيشتر · سئوال پرسيدن بهتر · ترفيع قابليت كار با اطلاعات · بهبود مهارتهاي ارتباطي و اجتماعي منجر شود.· ترفيع يادگيري مستقل و پيشرفت در آن · بهبود ارايه مطالب · ايجاد قابليت هاي حل مسئله · بهبود « زمان انجام كار » خصوصاً، ICT مي تواند كودكان را به انجام موارد زير قادرسازد : · تركيب لغت ها و تصاوير براي توليديك كار« حرفه اي » · انجام كارها تلاش كمتر · آزمايش و ارائه ايده هايشان به روشهاي مختلف براي مخاطبان گوناگون · كاوش سكانسهاي موزيك وسرايش قطعات خودشان · بررسي واعمال تغييرات در مدلهاي كامپيوتري · ذخيره و كاربري مقادير بزرگ اطلاعات به راههاي مختلف · انجام سريع و آسان كارهايي كه بدون بهره گيري از ICT زمان زيادي مي برد.· استفاده از شبيه سازي براي تجربه مواردي كه تجربه آنها در زندگي واقعي بسيار دشوار يا خطرناك خواهد بود.· كنترل ادوات با روشن يا خاموش كردن موتورها، زنگ اخبارها و چراغها، يا با برنامه ريزي كردن آنها به نحوي كه نسبت تغييرات به نور يا حرارت واكنش نشان دهند· ارتباط از راه دوربا ديگران. [1]
1
در طی دهه های اخیر ، پژوهشگران موفق به کشف و معرفی بیش از 34 نوع سواد مفید ومدرن شده اند که سواد علمی با معنای مصطلح در نظام آموزشی ما ، تنها یکی از آنها محسوب می شود. از جمله سوادهای مفید و مدرن می توان به سواد فرهنگی ، سواد اجتماعی ، سواد سیاسی ،اقتصادی ،سواد رسانه ای ، سواد اطلاعاتی ، سواد کامپیوتری ،سواد اینترنتی ، سواد محیط کار و سواد خانوادگی ، سواد دیداری ، سواد شنیداری ، سواد گفتاری ،سواد نوشتاری و...بویژه سواد فن آوری اشاره کرد که هر یک تعریف ، استاندارد ها و راهکارهای توسعه خویش را دارند.
[2]
تاريخچه استفاده از رايانه در آموزش
اگر روزگاري انواع فيلمهاي آموزشي، مستند، خبري، تفريحي و سفارشي ازطريق تلويزيون و نوارهاي ويدئويي به نام فناوري در حوزهي تعليم و تربيت به كمك گرفته ميشدند و بهرهوري كار را افزايش ميدادند، امروزه رايانهها به عنوان فناوري پيشرفته چنين نقشي را ايفا ميكنند. رايانهها در كلاس درس، در برنامهريزيهاي آموزشي، در الگوسازيها، در كتابخانهها، در راهكارهاي تدريس، در حل مسائل و رفع مشكلات معلم و شاگرد تأثير بسياري دارد ولي همانطور كه فناوري سيطرهي وسيعي را دربر دارد. رايانه هم به عنوان نوعي از اين فناوري، مفاهيم مختلفي را در ذهن متبادر ميسازد».[3]
امروزه «يك قرن از آغاز استفاده از وسايل جديد آموزشي ميگذرد. بهكارگيري اين ابزار در مدارس امريكا در سال 1900 آغاز شد. در ايران نيز از سال 1341 براي اين منظور ادارهاي در وزارت فرهنگ تأسيس شد اما فنآوري آموزشي با مفهوم مشكلگشايي در امر آموزش همانند ساير كشورهاي در حال توسعه، چندان پيشرفتي نداشته است.»[4]
هدف اساسي از منظور داشتن آموزش فناوري در برنامههاي درسي، ايجاد «سواد فناوري» در سطوح گوناگون تحصيلي و بهرهمند كردن تمام دانشآموزان از دستاوردهاي ارزشمند فناوري و مجهز كردن آنها به سلاح لازم براي استفادهي مفيد از آن است. در اين زمينه انگلستان، ژاپن و امريكا از پيش قراولان طي اين طريق بودهاند. گستردهترين تلاش در اين زمينه از آن انجمن بينالمللي آموزش فناوري است كه از سال 1994 با اجراي پروژه فناوري براي همهي امريكاييها به تهيه و تدوين بنيادهاي فلسفي و منطق ارائه، برنامه و نيز پيشنهاد چهارچوب استانداردها و بالاخره محتواي آموزش فناوري در سطوح گوناگون تحصيلي پرداخته است.[5] اگرچه در اشاعهي يك پديده در مسائل آموزشي اختلاف ناچيزي وجود دارد اما بحث فناوري رايانهاي با ساير مقولاتي از اين دست، تفاوتي آشكار دارد و آن تفاوت اين است كه سرعت توسعه و گسترش اين فناوري با ساير پديدهها بسيار نامتجانس است. تصاعد هندسي رابطه زماني و مكاني در گسترش اين فناوري به نحوي بوده است كه بسياري از صاحبنظران را نيز مبهوت نموده است. از اين رو، ضروريست بخش عمدهاي از توجه برنامهريزان درسي و معلمان معطوف اين موضوع باشد و براي آيندهي نه چندان دور به اين مهم بپردازند. غفلت از اين نكته ي اخير، تبعات ناخوشايندي در همهي زمينههاي آموزشي خواهد داشت.
سواد رايانهاي:
به نظر ميرسد مقدم بر آشنايي با سواد رايانهاي، ميبايست با سواد فناوري آشنا شويم و طبيعتاً مقدم بر سواد فناوري، لازم است خود فناوري را بشناسيم. فناوري يعني علم و فن انجام دادن كارها ازطريق كاربست دانش (يغما، عادل. 1380) و سواد فناوري عبارت است از: توانايي و قابليت افراد در فهم درست، اراده كردن، كاربرد و ارزيابي فناوري است.
سواد فناوري بسيار فراتر از دانش مربوط به رايانه و كاربرد آن است. سواد فناوري، چشماندازي كلي بر دانش، ماهيت، رفتار، قدرت و نتايج مترتب بر هر نوع فناوري از جانب هر شهروند است[6] و آموزش فناوري، بخشي از آموزشهاي مدرسهاي است كه با هدف ايجاد سواد فناوري، با رويكرد حل مسئله ازطريق موضوعات درسي گوناگون و با رعايت اصول فناوري طي برنامهي درسي مشخص و به عنوان جزئي از آموزش عمومي رسمي، در مدارس عرضه ميشود و از آنجا كه فناوري در جامعهي امروز امري بسيار مهم است، ضرورت دارد كه هر فرد از سواد فناوري به ميزان لازم برخوردار باشد و نيز از آنجا كه هدف از آموزش فناوري، ارائهي دانش و اطلاعات فناوري به عنوان بخشي از آموزشهاي رسمي و پايهاي براي همهي مردم است، مدرسه مناسبترين مكان براي ايجاد و گسترش سواد فناوري است.2
سير تاريخي استفاده از فناوري آموزشي كه نهايتاً منجر به استفاده از رايانه در امر آموزش شد.[7]
در دههي حاضر، احتمالاً تعريف سواد و بيسوادي با تعاريف متعارف متفاوت خواهد بود و شاخص باسوادي به قدرت بهرهگيري از رسانههاي ارتباطي خاص همانند رايانه و اينترنت مربوط خواهد شد. در اين حالت، نقش مدرسه همانند آن در دهههاي گذشته نخواهد بود. خانه، رسانههاي ارتباط جمعي، تكنولوژي نوين ارتباطات و… نيز نقش مدرسه را ايفا خواهند كرد و شايد اينترنت در پايان دههي اول اين قرن همانند تلفن، وسيلهاي فراگير و مورد نياز بخش وسيعي از مردم قرار گيرد.[8] بنابراين، امروزه يادگيري مبتني بر رايانه و آموزش به كمك رايانه، جايگاه خاصي را در نظامهاي آموزش و پرورش پيشرفتهي جهان دارد زيرا با رشد سريع و لحظه به لحظه قابليتهاي رايانهاي و تأثير كاربردي آن در تمام ابعاد زندگي انسانها، اعم از فردي و اجتماعي در حوزههاي مختلف اقتصادي، تجاري، نظامي، اجتماعي، ديني، فرهنگي، آموزشي و… اهميت فرايند ياددهي-يادگيري رايانه در شرايط خاص جامعه ملي در ضرورت انطباق با جامعه جهاني بيشتر احساس ميشود.[9]
از اين روست كه آشنايي با مهارتهاي اوليه استفاده از رايانه به عنوان پيشفرض سواد رايانهاي تلقي ميشود و اگر قرار باشد رايانه بهعنوان يك عامل مؤثر در آموزشها مورد استفاده قرار گيرد. بدون شناخت بنيادي آن و كسب مهارتهاي اوليه اين مهم صورت نخواهد پذيرفت و البته واضح است كه چنين امري يك باره اتفاق نخواهد افتاد كما اين كه در سير تاريخي استفاده از رايانهها در امر آموزش نيز چنين موضوعي رخ نداد. نسل اول نرمافزارهاي رايانهاي كه در سوادآموزي به كار ميرفت به طور كلي از لحاظ نحوهي برخورد ضعيف بود و كم و بيش همان تمرينهاي روي كاغذ را در صفحهي نمايشگر نشان ميداد. مسئلهي ديگري كه به دگرگوني ممكن در مهارتهاي تشكيلدهنده سواد مربوط ميشود، مسئلهي مهمي است كه دو جنبهي اصلي دارد. نخستين جنبه، آن است كه دگرگوني در واسطهي حامل نوشتار مستقيماً خصلت مهارتهاي خواندن و نوشتن را تغيير نميدهد بلكه در بيشتر موارد سبب تغيير حاشيهها ميشود. بدين ترتيب، تا جايي كه رايانهها به صورت وسايل كمكآموزشي استاندارد درآيند. برخي از عناصر «سواد رايانهاي» مانند آشنايي با صفحه كليد و دانش پايهاي از ظرفيتهاي سيستمهاي واژهپردازي و لوازم پيوسته به آنها به گونهاي فزاينده در انتظارات همگاني از مضمون سواد ادغام خواهد شد. درست همانطور كه ماشين حساب الكترونيك با مفاهيم شمارش يكي شده است.
دومين جنبه به اين احتمال مربوط ميشود كه در بسياري از جوامع، انباشت به افزايش در آستانه حداقل قابل قبول سطح خواندن و نوشتن بينجامد. اين انباشت به اين دليل رخ ميدهد كه سواد به هيچ وجه مهارتي صرفاً ابزاري نيست بلكه با سوادي يا بيسوادي عموماً در موقعيت اجتماعي فرد عوارض دارد… سواد همچنين وسيلهي نيل به آن صلاحيت آموزشي است كه ورود به انواع مقالههاي پراعتبار و پردرآمد را ممكن ميسازد و در اين رقابت، براي دستيابي به صلاحيت بالاتري كه سبب امتياز آنان بر رقبا ميشود، درصدد برميآيند كه از سطوح بالاتري از سواد برخوردار شوند.[10]
[1] همان
[3]- با يك گل بهار ميشود. نقدي بر جايگاه آموزش فناوري در نظام آموزش عمومي در ايران، همشهري، 24/7/80.
[4] - تجهيزات آموزشي، زيربناي آموزشي، رسول رازقندي، نشريه صنايع پلاستيك، شماره 172.
[5] -آموزش فناوري، تعاريف، ويژگيها و استانداردها، فرخلقا رئيسدانا، رشد تكنولوژي آموزشي، شماره 140.
[6]و2 - همان منبع به نقل از بروشور آموزش فناوري، انجمن بينالمللي آموزش فناوري.
[7] - برنامهريزي تلويزيون آموزشي، الن هنكاك، محبوبه مهاجر، نشر سروش، 1368.
[8] - آموزش و پرورش در عصر بزرگراههاي اطلاعاتي، علياصغر كاكوجويباري، اطلاعات 4/9/80.
[9] -همشهري 24/7/80.
[10] -كامپيوترهاي شخصي و سواد، كنت لوين، هادي غبراني، پيام يونسكو 242، مهر 1375، ص 33.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home