Tuesday, April 26, 2005

طرز تدریس جغرافیا 3

طرق مختلفه تدریس جغرافیا: در جغرافیای هر یک از نواحی کره ارض که بخواهید آنرا تحت دقت و مطالعه بیاورید و شرح و تفصیل آنرا بیان کنید باید دو نکته مراعات شود: 1- ناحیهُ مزبور جزء کل کره ارض است بنابرین تابع مقتضیات و قوانین کلی حاکم بر آن کره میباشد و بدون توجه بکلیات احوال کره زمین غهم جغرافیای خصوصی آن ممکن نمیشود. 2- در بیان احوال جغرافیایی این ناحیه لابد در هر قدم باثاری تصادف میشود که دانستن علل آنها مطلوب هر محققی است و اصلا جغرافیا بدون اینگونه تحقیقات و کشفها شایستگی عنوان علمیت پیدا نمی کند- وقتیکه دست بکار کشف این علل زدیم می بینیم هر یک از آثار جغرافیایی در عین اینکه خود معلول بعضی از عللند علت بعضی دیگر نیز میشوند مثلا مقدار باران در یک ناحیه معلول عوامل ذیل است: دوری و نزدیکی به خط استوا( عرض جغرافیایی)- دوری و نزدیکی به دریا – پستی و بلندی مکان – کمی و زیادی درخت و جنگل- نوع باد و غیره که هر کدام ممکن است بشکل خاصی علت کمی یا زیادی آن شوند- از طرف دیگر مقدار باران در هر ناحیه علت بسیاری از آثار جغرافیایی است مثل : مقدار آب و حالت رودخانه – جنس نباتات و بالتبع جنس حیوانات – آبادی مملکت – طرز معیشت مردم و بسی مسائل دیگر – پس در مطالعه جغرافیای هر ناحیه و بیان احوال و آثار آن باید ملتفت آثار علت و آثار معلول و تفکیک آنها از یکدیگر شدو آنها را بترتیب علت و معلولی پشت سر یکدیگر ذکر کرد تا بیان مطلب صورت علمیت بخود بگیرد و درک حقایق جغرافیایی بسهولت ممکن شود. رعایت دو نکته فوق الذکر محقق جغرافیا یا معلم آن را مجبور می کند که برای مطالعه یا تدریس خود طرق مخصوصی اختیار کند و با استخدام آنها پیش برود تا بمقصود خود که کشف حقایق یا تعلیم آنهاست بسهولت برسد. برای تدریس جغرافیا چهار طریقه است که دوبدو عکس یکدیگرند اینک شرح هر کدام: 1- یک وقت ممکن است معلم درس خود را از بیان احوال مدرسه و شهر و مملکتی که در آنجا ساکن است شروع کند و بوسیله پیش بردن تدریجی دامنهً صحبت و توسعه دادن موضوع بحث خود را ببیان احوال کره زمین برساند و باین وسیله روابط و بسنگی محلی را که منظور او بیان جغرافیای خصوصی آنست با کره ارض کشف نماید در این صورت ابتدا از اتاق درس و حیاط مدرسه ابتدا میکند و بعد از بیان خصوصیات و تعیین جهات آنهابامکنه و مزارع اطراف سپس بشکل شهر میرسد و بعد از تشخیص نسبت مدرسه به شهر محل وقوع شهر را در مملکت معین و احوال مملکت را بیان میکند بعد میگوید که مملکت جزء کدام قطعه و نیمکره است سپس بذکر کلیات جغرافیای کره میپردارد. این طریقه مزایای بسیار دارد از جمله چون ذهن از امکنه و محلهای معلوم بطرف نقاط مجهول متوجه میشود اساسی تر بنظر می آید. بعلاوه شاگرد ابتدا اطلاعات کافی از مسکن و مملکت خود پیدا میکند بعد بنواحی دور دست دنیا مشغول میشود ولی در عوض چون معلم در اعمال این طریقه مجبور است مطالب مکرر بگوید وقت زیاد لازم است بعلاوه چون ذهن انسان طبیعه در مطالعه و تماشا همه وقت میل دارد ابتدا از مناظر یا موضوع مطالعه نظر کلی اجمالی پیدا کند بعد بتحقیق خصوصیات بپردارد این طریقه تا حدی نظر را محدود و ذهن را از توجه بکلیات منصرف مینماید.2- طریقه عکس راه فوق اینستکه معلم ابتدا بذکر کلیات احوال کره شروع کندبعد سطح کره را از روی بعضی نظریات اساسی تقسیم نماید و بهمین ترتیب هر تقسیمی را هم بتقسیم دیگری تا بناحیه ای که تدریس جغرافیای آن منظور است برسد در اینصورت البته ابتدا زمین را باب و خشکی تقسیم میکند بعد خشکیها را ببراری و براری را بقطعات و قطعات را بممالک و بهمین ترتیب موضوع مطالعه و تدریس را کوچک میکند تابناحیه یا شهر یا مکان منظور میرسد این طریقه از طریقه سابق خیلی بهتر است زیرا که اولا بخوبی موقع و نسبت ناحیه منظور ما را بسایر نواحی عالم و محل آنرا در روی کره بشکل طبیعی مشخص میکند ثانیا علل ریاضی و نجومی بسیاری از عوارض جغرافیایی را قبل از پرداختن بخصوصیات جغرافیایی محل بمامیفهماند مثل تغییر شب وروز و فصول و عرض و طول جغرافیایی ثالثا با طبیعت ذهن انسان یعنی توجه از کلی بجزئی و از بزرگ بکوچک و از مفصل بمجمل است مطابقت دارد.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home