مباني نظري توريسم پايدار
مباني نظري توريسم پايدار
برگرديم، طوري كه انگار نيامده ايمكل رهيافت توريسم پايدار اين است كه: محيط را به گونه اي ترك كنيم كه انگار هرگز به آن پا نگذاشته ايم
دكتر خسرو عابدي
توريسم پايدار را نمي توان جدا از مفهوم توسعه پايدار بحث كرد. جهانگردي فقط بخشي از توسعه است. بنابراين مفاهيم توسعه پايدار در بخش جهانگردي در قالب همان مفاهيم توسعه پايدار اقتصاد كلان قابل تبيين است.توريسم پايدار بر ضرورت استفاده و توسعه منابع گردشگري در يك راه سالم تاكيد مي كند و نيز همزمان تمهيداتي ايجاد مي كند كه منابع براي استفاده نسل هاي آينده باقي بماند. جهانگردي و محيط به يكديگر وابسته اند. محيط مادي اعم از طبيعي يا ساخته انسان، جاذبه هاي فراواني براي جهانگردان فراهم مي كند و در مقابل توسعه جهانگردي هم مي تواند اثرات مثبت يا منفي بر محيط زيست وارد سازد. توسعه و مديريت جهانگردي به طوري كه با محيط زيست سازگار باشد و به آن آسيب نزند عاملي مهم در به دست آوردن توسعه پايدار در اين بخش است.اساس توسعه صنعت جهانگردي، گذراندن ايام فراغت و مرخصي براي تفريح و ديدن جاذبه هاي طبيعي، فرهنگي و تاريخي است. جهانگردان بايد در طول سفر خود چيزهاي خاص، استثنايي، زيبا و ارزشمند ببينند. هيچ كس دوست ندارد ايام فراغت خود را در نقاط كثيف و آلوده، پرسروصدا و نازيبا سر كند. جهانگردي مثل يك كالا عرضه مي شود و ديداركنندگان جذب چيزي مي شوند كه در معرض ديد است، آنها به دنبال مقصد هايي هستند كه از كيفيت محيطي بالايي برخوردار باشد. همچنين اين موضوع حايز اهميت است كه ساكنان مناطق سياحتي نبايد دچار خرابي محيط زيست و مشكلات اجتماعي شوند. به همين دليل پايداري جهانگردي در هر كشور بستگي تام به حفظ
ذخاير و منابع طبيعي، صيانت از ارزش هاي فرهنگي و رفتار مناسب مردم محلي در برابر بازديدكنندگان دارد
با آنكه مفاهيم توسعه پايدار از دهه 1980 به بعد در ادبيات اقتصادي مورد توجه صاحبنظران واقع شده است، اما با توجه به اثرات فعاليت هاي جهانگردي بر اقتصاد، محيط زيست و فرهنگ نقاط سياحتي، توسعه تاريخي توريسم پايدار از دهه 1960 با شناسايي اثرات بالقوه توريسم انبوه آغاز شد و در دهه 1970 با تولد مفهوم توريسم سبز كه بر اساس آن ارزش سرمايه هاي طبيعي و ميزان خسارت ها و آسيب هاي وارده بر محيط زيست برآورد مي شود، توجه به حفاظ منابع طبيعي و فرهنگي و ساير منابع جهانگردي براي استفاده دايم نسل فعلي و نسل هاي آينده بيشتر معطوف شد. سپس در سال 1992 در كنفرانس مجمع زمين در ريو و به خصوص در قطعنامه 21 آن، براي تحقق توسعه توريسم پايدار توصيه هاي مفيدي توسط WTO و WTTC به عمل آمد. در قطعنامه 21 كنفرانس ريو به موارد ذيل تاكيد شده است: -ارزيابي ظرفيت موجود اقتصادي جهت تحقق توريسم پايدار-ارزيابي عوامل محيطي، فرهنگي و اقتصادي از عمليات توريسم -تعليم و تربيت و آموزش و آگاهي بخش عمومي -برنامه ريزي براي توسعه توريسم پايدار-ساده سازي تبادل اطلاعات، مهارت ها، فن آوري مربوط به توريسم پايدار بين كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته -ايجاد زمينه جهت همكاري و مشاركت تمام بخش هاي جامعه جهت دستيابي به توريسم پايدار و طرح محصولات جديد توريستي در فرآيند توسعه -اندازه گيري موفقيت در دستيابي به توريسم پايدار در سطح ملي.در نتيجه با توجه به نتايج اين همايش هاي بين المللي و همچنين كتب و مقالات بسياري كه در اين زمينه به چاپ رسيد، به دنبال افزايش سريع تعداد جهانگردان و گسترش فرآيند صنعت توريسم در نقاط مختلف جهان در طول دهه 1990، در كنفرانس دوستداران بين المللي طبيعت در سال 1999 و بسياري ديگر از همايش هاي بين المللي نيز كارشناسان و صاحبنظران كشورهاي مختلف اهميت توجه به عوامل پايداري بخش جهانگردي را يادآور شده و نسبت به رفع يا تعديل عوامل ناپايداري اين بخش هشدار داده اند و بنابراين در چارچوب موافقتنامه هاي بين المللي براي حفظ محيط زيست، روش توسعه پايدار در برنامه ريزي جهانگردي اهميت زيادي پيدا كرد، چراكه بيشترين توسعه جهانگردي متكي بر جاذبه ها و فعاليت هايي است كه به محيط طبيعي، ميراث تاريخي و الگوهاي فرهنگي مناطق مربوط مي شوند. اگر اين منابع ضايع يا نابود شوند، مناطق سياحتي نمي توانند جهانگردان را جلب كنند و صنعت جهانگردي موفق نخواهد بود.توريسم پايدار علاوه بر حفظ ضوابط حفاظت محيط زيست به عدالت اجتماعي و ماندگاري اقتصادي در درازمدت نيز توجه دارد. هدف توسعه توريسم پايدار، توسعه كلي همه بخش هاي نظام جهانگردي اعم از عوامل عرضه و تقاضا و عناصر سازماني و مادي مربوط است. در اين راستا ادغام فعاليت هاي جهانگردي در سياست هاي توسعه كلان اقتصادي، طرح هاي منطقه اي و ناحيه اي و خط مشي هاي مربوط به حفظ ميراث فرهنگي مردم ضرورت دارد. از جنبه هاي مهم ديگر توسعه پايدار در بخش جهانگردي تاكيد بر فوايدي است كه براي اجتماعات محلي ايجاد مي كند. اين رويكرد فنوني را به كار مي برد تا تضمين كند كه بيشتر منابع توسعه جهانگردي به ساكنان محلي و نه غير سكنه تعلق گيرد. به حداكثر رساندن منافع ساكنان معمولا منجر به اين مي شود كه آنها جهانگردي را بهتر بپذيرند و در حفظ منابع آن فعالانه حركت كنند، منابعي كه به جوامع محلي تعلق مي گيرد و براي كشور نيز سودمند است. از طريق درآمد و ارز حاصله، اشتغال به وجود مي آيد و به حمايت اجتماعات محلي از توسعه ملي جهانگردي و سياست هاي حفظ محيط زيست مي انجامد.مفهوم جهانگردي كيفي نيز به توسعه پايدار مربوط مي شود. جهانگردي كيفي الزاما به معني جهانگردي پرخرج نيست، بلكه به آن دسته از جاذبه ها، تسهيلات و خدمات جهانگردي اشاره مي كند كه در مقابل پول پرداختي ارزش دارند، منابع جهانگردي را محافظت مي كنند و نوعي از جهانگردي را جلب مي كنند كه براي جامعه و محيط محلي احترام قايل هستند. به همين دليل جهانگردي كيفي منافع زيادي براي ساكنان محلي و محيط زيست به همراه دارد و از مولفه هاي اصلي توريسم پايدار به حساب مي آيد. به منظور شناخت دقيق تر مفاهيم و خصوصيات توسعه توريسم پايدار در مقابل توريستي سنتي و ناپايدار در جدول شماره يك اهم عوامل ناپايداري و پايداري در بخش جهانگردي نشان داده شده است. به طور خلاصه منافع توريسم پايدار به قرار ذيل است: -توريسم پايدار، درك عميقي از اثرات توريسم روي محيط طبيعي، فرهنگي و انساني به وجود مي آورد.-توريسم پايدار، به توزيع عادلانه ازمنافع و هزينه ها اطمينان مي بخشد.-توريسم پايدار، به دنبال روش هايي است كه در تمامي بخش هاي جامعه شامل جمعيت محلي استفاده كنندگان منابع ديگر و توريسم ايجاد همزيستي و همكاري كنند.-توريسم پايدار اثرات فعاليت هاي توريسم را به خوبي ارزيابي و مديريت مي كند و روش هاي قابل اعتمادي از محاسبات محيطي براي برخورد با اثرات منفي جهانگردي اتخاذ و گسترش مي دهد.به منظور بررسي ابعاد استراتژي پايداري بايستي توجه كرد كه به علت ماهيت بين بخشي فعاليت هاي توريستي و به عنوان يك نظام مرتبط استراتژي توسعه پايدار را نمي توان فقط به اين بخش محدود كرد. رويكرد توسعه پايدار روش هماهنگ و منسجمي است كه كنش و واكنش تمامي فعاليت هاي انساني را در شاخه هاي مختلف اقتصاد جامعه مورد توجه و بررسي قرار مي دهد، بنابراين ابعاد توريسم پايدار را مي توان در بخش هاي ذيل مورد كنكاش قرار داد:۱-بعد اكولوژيك: حفاظت از محيط طبيعي مناطق سياحتي از پيش شرط هاي توريسم پايدار است، بنابراين در اين خصوص بايستي استراتژي هاي مربوط به صيانت از منابع، كاهش انتشار آلودگي هاي مختلف و حفظ اكوسيستم محلي مورد توجه قرار گيرد.۲-بعد اقتصادي: فعاليت هاي توريستي بايستي به ايجاد حداكثر ارزش افزوده ناحيه اي منجر شود.۳-بعد اجتماعي - فرهنگي: فرآيند برنامه ريزي جهانگردي شامل تعيين اهداف، بررسي تمام عناصر، تحليل و تركيب، تدوين سياست ها و خط مشي ها، تنظيم طرح ها واجرا و نظارت بايستي به گونه اي باشد كه در مبادلات فرهنگي پويايي فرهنگ مناطق سياحتي صيانت شده و رضايتمندي اجتماعي حاصل شود. مناطق سياحتي در مرحله اول براي ارايه خدمات به جهانگردي و گردشگران به وجود نيامده است، بلكه محل زندگي و سكونت مردم محلي هستند. بنابراين افراد محلي به حق انتظار دارند كه در نتيجه گسترش فعاليت هاي توريستي در منطقه آنها وضع اشتغال و سطح زندگي آنها بهتر شده و در ضمن اصول اخلاقي عقيدتي و فرهنگي آنان خدشه دار نشود.۴-بعد سازماني: در برنامه ريزي و سياست هاي توريستي بايستي تمامي افراد، نهادها و سازمان هايي را كه به نحوي با فعاليت هاي جهانگردي سروكار دارند در نظر گرفته شوند. رويكرد برنامه ريزي از پايين به بالا بايستي مورد توجه قرار گيرد.۵-بعد فردي: تامين تقاضا و رعايت عادات مصرفي جهانگردان تاثير زيادي بر فعاليت هاي توريستي دارد، بنابراين در توريسم پايدار توجه به فرهنگ سفر و بافت تقاضاي جهانگردان از اهميت خاص برخوردار است.اما اگر بخواهيم كل رهيافت ها و دستورالعمل هاي توريسم پايدار را در يك جمله خلاصه كرده و آن جمله را بر سردر هر چشم انداز توريستي الصاق كنيم، قطعا آن جمله اين است: محيط را به گونه اي ترك كنيم كه انگار هرگز به آن پا نگذاشته ايم.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home