Monday, June 20, 2005

ابرهاي زلزله

يکشنبه 29 خرداد ماه 1384 / صفحه اول جام جم
ابرهاي زلزله واقعيت يا خيال؟
کشور ما روي کمربند زلزله قرار گرفته است و هر از چندگاهي به واسطه زلزله اي بزرگ خسارات فراواني را متحمل مي شود. از منجيل تا بم که نمونه هايي نزديکند تا زلزله هاي ويرانگري که در طول تاريخ شهرهاي فراواني را به زير آوار برده اند. شايد همين مواجهه هر روزه با خشم پيش بيني ناپذير طبيعت باشد که چنين شوقي براي پيش بيني آن به راه انداخته است.يکي از برجسته ترين اين افراد ژونگهاو شو است که معتقد است با الهام از ايده کهن چينيان و با بررسي و مطالعه و رصد يکي از مهمترين پيش نشانه هاي شاخص زلزله مي تواند با دقت بالايي اين بليه را پيش بيني کند.با توجه به گسترش افکار و عقايد اين محقق چيني ، روزنامه جام جم مصاحبه اي را با وي در خصوص ابرهاي زلزله به انجام رساند که متن کامل آن در پي مي آيد.قابل ذکر است که مطالب گفته شده از سوي آقاي شو نظر غالب جامعه علمي و بالطبع گروه دانش روزنامه نيست و براي روشن شدن دامنه بحث در اين خصوص گفتگوهاي کوتاهي نيز با 2 تن از دانشمندان زلزله شناس برجسته امريکايي و روسي نيز انجام داديم که به عنوان نظرهاي متفاوت همراه با گفتگوي اصلي منتشر شده اند.اجازه دهيد فرض کنيم نظر شما را در خصوص قابل پيش بيني بودن زلزله ها از روي ابر زلزله قبول کنيم. مشخصات ظاهري اين ابرها چگونه است و اگر ما شاهد پديد آمدن چه نوع ابري در آسمان بوديم ، بايد در انتظار زلزله بنشينيم؟البته ظهور اين ابرها نشانه اي است که بر مبناي محل و نحوه ظهور آنها بايد با کمک روابط مشخصي که توضيح فني آنها در مقالات من در سايت http://quack.exit.com آمده است در يک بازه زماني مشخص دست به پيش بيني زد.اما بر مبناي مدل موجود، آب موجود در اجزاي سازنده لايه هاي زير سطحي در اثر فعاليت هايي که منجر به زلزله مي شود، تبخير مي شود و با دما و فشار بسيار بالا از ميان شکاف يا شکافهايي که روي زمين وجود دارند، به بيرون پوسته منتقل مي شود.اين جريان بخار آب داغ پس از خروج از سطح وارد جو مي شود تا بر اثر برخورد با لايه هاي هواي سرد تشکيل ابر دهد. اگر تنها يک منفذ برروي زمين براي خروج اين بخار شکل گرفته باشد، اين ابرها ساختار ميله اي شکل به خود مي گيرند (مانند نمونه ابر زلزله بم).البته بر اثر جريان باد ممکن است اين ابرها دستخوش تغيير شکل شوند و ظاهر متفاوتي به خود بگيرند. همين طور ممکن است به دليل وجود چندين منفذ اين ابرها به صورت مجموعه از ميله هاي موازي هم در آسمان ظاهر شود.من نمونه چنين ابرهايي را که در گروههاي موازي 2، 4و 5تايي شکل گرفته بودند، در محل زندگي خود در شهر هانزهو -عرض جغرافيايي 25/30 شمالي و 17/120- ديده ام. (اگرچه به دليل ضعف ابزار عکاسي خود نتوانستم آنها را ثبت کنم).همچنين اگر منافذ يک گسل در امتداد هم باشد، بازهم اين ابرهاي ميله اي شکل مي گيرد و بسته به جريان باد مي تواند ساختار موازي خود را حفظ کند و يا به واسطه آشفتگي هاي جوي پس از ظهور، حالت مواجي به خود بگيرد.همچنين ممکن است ابرهاي توليد شده در اثر 2منفذ با هم ترکيب شوند و يا به دليل مواجهه ابر زلزله با آبهاي موجود در محل تغيير شکل ظاهري در آن به وقوع بپيوندد.بايد ذکر کنم که مطالب بالا نتيجه گيري و استنباط شخصي من است و من هنوز داده کاملي در خصوص نحوه عملکرد و تعداد شکافهاي موجود روي يک گسله که در تشکيل ابرهاي زلزله ايفاي نقش مي کنند، ندارم و به همين دليل ممکن است برخي موارد از قلم بيفتد.اما نکته مهمتري که در اين بين وجود دارد، اين است که علاوه بر شکل ظاهري اين ابرها مشخصات ديگري هم مي توان در تشخيص آنها مفيد باشد.ظهور يکباره آنها در آسمان ، دماي بالاي آنها و اين که از يک منبع بخار آب زميني تغذيه شوند و همين طور جهت گيري هاي غيرمتعارف آنها مي تواند سرنخي از تشخيص اين ابرها باشد.به عنوان نمونه در مورد زلزله بم ، ابر تشکيل شده با هيچکدام از الگوهاي فوق تطابق نداشت ؛ اما ظهور ناگهاني آن در آسمان ما را به اين نقطه رساند که با زلزله اي قريب الوقوع روبه رو هستيم.نمونه هاي ديگري از اين دست نيز در جاهاي ديگر مانند زلزله کاليفرنيا هم ديده شده بود که جهتگيري ابر در آسمان متفاوت با جهتگيري استاندارد آنها بود.اما شايد بد نباشد خوانندگان شما يکي از نمونه هاي تشکيل اين ابرها را ازديد ماهواره هاي هواشناسي مرور کنند تا ديدگاه بهتري در باره آنها به دست آورند.از 20ژوئن 1990که شما ارائه پيش بيني هاي خود را شروع کرده ايد، چه تعداد پيش بيني انجام داده ايد و چند درصد آنها با حقيقت مطابق بوده است؟بيش از 1250 مورد زلزله را پيش بيني کرده ام که بيش از 70درصد آنها درست از آب در آمده است.شما اعتقاد به ماهيت متفاوت اين ابرها از لحاظ تشکيل نسبت به ساير ابرها داريد. آيا اين تفاوت در منشا باعث ايجاد تفاوت در مشخصات اين ابرها هم مي شود؟ و نظر متخصصان آب وهواشناسي در اين خصوص چيست؟البته ، اين ابرها از لحاظ اندازه ، عمق ، فاصله تا ابرهاي ديگر و همين طور مولفه هاي ديگري با ابرهاي معمولي متفاوتند.براي مثال برخي از ابرهاي زلزله بزرگ بسته به منطقه ايجاد شده باعث انتشار گازهايي مانند CO2و SO2 مي شوند که غلظت آن در ابرهاي مورد بحث بسيار بيشتر از حالت عادي است و البته ميزان اين تفاوت ها بالاست.اما در باره نظر هواشناسان ديگر در خصوص نظرمن ، بايد بگويم که اگر چه معتقدم هر کسي بايد تنها در زمينه فعاليت خود اظهار نظر کند؛ اما بسياري از هواشناسان با من هم عقيده اند و طي گفتگوهايي که با برخي از آنها داشته ام ، آنها نيز به موضوع ابرهاي زلزله علاقه مند شده اند.برمبناي نظر شما اين ابرها بر اساس پروسه اي پيچيده شکل مي گيرند. دماي درون زمين افزايش مي يابد و باعث بخار شدن آب موجود در مواد معدني پوسته بيروني مي شود و نتيجه به صورت ابر در مي آيد. آيا باوجود طولاني بودن اين زمان ، مي توان انتظار پيش بيني دقيق از آن داشت؟ببينيد اين پروسه ، روندي بسيار طولاني است و به همين دليل بايد بر اساس بسياري از پيش نشانه هاي آن اظهار نظر شود. زلزله در انتظار ما باقي نمي ماند و ما نيازمند پيش بيني هاي کوتاه مدت هستيم.براي مثال در زلزله 1976تانگشان ، زلزله به کسي فرصت نداد و 242هزار نفر را کشت و 164000 نفر را مصدوم کرد.بنابراين ما نيازمند پيش بيني کوتاه مدت اين زلزله هستيم و به نظر من اين روند مي تواند پاسخگوي ما باشد.قدرت زلزله هم در شکل ظاهري و مشخصات اين ابرها نقش دارد؟اين سوال بسيار خوبي است ؛ اما پاسخ به آن بسيار دشوار است. اگر بگويم بله ، قدرت توضيح وتبيين اين رابطه را ندارم و شايد فقط بتوانم مدلهاي کلي را براي علت اين تغيير شکل ارائه کنم.اما اگر بگويم نه ، بسياري از واقعيت هاي موجود را نديده گرفته ام. به عنوان مثال ، ابر زلزله نورت ريدج تنها در يک ثانيه به وجود آمد.يعني مانند بخار و دود حاصل از پرتاب يک موشک در حالي که اين مورد در بم طي 24ساعت شکل گرفت. شايد بشود گفت ابرهاي ميله اي نشانگر قدرت بيشتري باشند.شما فکر مي کنيد بررسي ابرها به تنهايي براي پيش بيني زلزله کافي خواهد بود؟اگر سيستم هاي تصوير برداري ماهواره اي بتواند تمام نقاط دنيا را به همان خوبي که در مورد بم اتفاق افتاد پوشش دهد و بتوانيم نماي دقيقي از کانون شکل گيري زلزله داشته باشيم و داده هاي دريافتي از زلزله طبقه بندي استانداردي را داشته باشد و هيچ داده اي مورد غفلت قرار نگيرد. آن گاه تحليل ابرها به تنهايي براي پيش بيني زلزله کافي خواهد بود، البته بررسي پديده هايي مانند افزايش منطقه اي دما و فشار مي تواند براي بهبود دادن پنجره زماني پيش بيني ، مورد استفاده قرار گيرد.واکنش مجامع علمي جهان به نظريات شماچيست؟سازمان ملل متحد مقاله پيش بيني زلزله بم براساس ابرهاي زلزله را به عنوان يکي از مقالات اصلي کتاب سال خود درباره کاربردهاي صلح جويانه فضاي ماوراي جو انتخاب و منتشر کرده است.گروهي از دانشمندان دانشگاه منچستر هم از اين مقاله به عنوان يک مرجع نام برده اند. جامعه اروپايي زمين شناسان نيز توجه ويژه اي به اين کارها نشان داده است و همين طور افکار عمومي نيز در اين باره علاقه نشان مي دهند.بخش عمده اي از پيش بيني هاي شما در باره ايران بوده است و مردم ايران به دليل هراس از زلزله هاي ويرانگري که نمونه آن در ساليان اخير بسيار رخ داده است ، کارهاي شما را به طور متناوب مورد توجه قرار مي دهند. آيا در اين خصوص تحقيقات ويژه اي داشته ايد؟پيش از هرچيز در اين باره لازم است از برخي دوستان ايرانيم تشکر کنم ، برخي روزنامه هاي ايراني و همين طور رياست سازمان فضايي ايران که با مورد توجه قرار دادن فعاليت من ، مرا به کارگاه منطقه اي سازمان ملل در ايران دعوت کرد و در آنجا بود که مقاله تحقيقي من منتشر شد و همين طور همه دوستان خبرنگاري که پل راتباطي من با مردم ايران بوده اند.در باره ايران بايد بگويم اگرچه نخستين پيش بيني من درباره زلزله ها، به زلزله 7/7 ريشتري منجيل در 20 ژوئن 1990 بر مي گردد، اما از زلزله 17 ژانويه 1994 در نورت ريج کاليفرنيا بود که احساس کردم بايد اين کار را به عنوان يک وظيفه دنبال کنم.اگرچه به واسطه بسياري از مشکلات پيش بيني بسيار کوتاه مدتي بود.اما درباره زلزله بم با وجود اين که يک رکورد تاريخي از نظر پيش بيني محسوب مي شد، به دليل در اختيار نداشتن امکانات کافي نتوانستيم خيلي زودتر، از وقوع زلزله خبردار شويم ؛ به عنوان مثال اگر يک خط پر سرعت اينترنت براي دريافت تصاوير دقيق ماهواره اي در اختيار ما بود، مي شد اين زلزله را از 3روز قبل از آن پيش بيني و به مردم اعلام خطر کرد.با وجود اين که تا کنون مراکز تحقيقاتي لرزه شناسي در ايران به کارهاي من علاقه اي نشان نداده اند، اما من به بررسي اين ناحيه ادامه مي دهم و پيش بيني نسبتا دقيق زلزله اخير کرمان نمونه اميدوارکننده اي به شمار مي رود.موفقيت در پيش بيني زلزله بم و دقت بالاي اين پيش بيني ها که نتايج آن به اطلاع USGS (مرکز تحقيقات لرزه نگاري امريکا) نيز رسيده است ، باعث توجه برخي مراجع علمي به اين کارها شد و درهمان حال هيچ گونه امکاناتي در اختيار من براي بهبود پيش بيني ها قرار نگرفته است و اين در حالي است که حجم انبوهي از امکانات در اختيار دانشمندان رسمي لرزه شناس قرار مي گيرد، بدون آن که حتي کوچکترين موفقيتي در پيش بيني يک زلزله داشته باشند و همين موضوع باعث شده من فکر کنم اين موضوع (پيش بيني زلزله) بيش از آن که يک موضوع علمي صرف باشد، در حوزه مسائل اجتماعي قرار مي گيرد.اگر اين گونه باشد بايد توجه کرد که يک مشکل اجتماعي را تنها خود اجتماع مي تواند حل کند. اميدوارم مراکز لرزه نگاري و تحقيقات زمين لرزه در ايران با من و امثال من همکاري بيشتري کنند و روشها را مورد بررسي قرار دهند و اطلاعات لازم را در اختيار ما بگذارند تا بتوانيم نتيجه اين تحقيقات را بهبود بخشيم و گرنه تراژدي بم بار ديگر در جايي ديگر اتفاق افتاد و آن هنگام براي تاسف خوردن بسيار دير است.ديگران چه مي گويند؟دکتر سوزان هاوگ ، محقق و لرزه شناس سازمان لرزه نگاري و تحقيقات زمين لرزه امريکا(USGS) است. وي در گفتگو با جام جم درخصوص نظرات شو اعلام کرد: من کارهاي شو را با دقت زير نظر دارم.اگرچه حسن نيت او غيرقابل انکار است ، اما بررسي و تجزيه دقيق کارهاي او نشان مي دهد که نتايج او چندان دقيق نيست و نشانه اي از موفقيت جدي در آنها ديده نمي شود.ممکن است که در برخي زلزله ها بعضي گازهاي زيرزميني پيش از وقوع زلزله آزاد شود، اما نتايج شو در اين مرحله غيرقابل اثبات و نادرست ارزيابي مي شود.او چند سال پيش مقاله اي براي انتشار ارائه کرد که بر مبناي بررسي هايي که روي آن انجام داديم ، مشخص شد نتايج آن دستکاري شده اند تا با نتيجه موردنظر سازگاري پيدا کنند.اين موضوعي است که براي اظهار نظر کردن درباره آن بايد بسيار دقيق بود. من معتقدم شو واقعا حسن نيت دارد، اما امکان اين که يک نفر در اين زمينه دچار اشتباه شود بسيار بالاست و ممکن است ميزان موفقيت بيش از آنچه واقعا هست ، اعلام شود.به هر حال ديدگاه علمي موجود اين است که فعلا روش شو نمي تواند زلزله ها را پيش بيني کند و با توجه به آمارهاي موجود به هيچ وجه نمي توان به پيش بيني هاي او تکيه کرد.آندره اوخلوتوف ، زمين شناس روس ، يکي ديگر از محققاني است که مدتهاي طولاني بر زلزله هاي گوناگون کار کرده است. زمينه ديگر فعاليت هاي او در حوزه پديده هاي زمين شناختي و جوي است که منشا زميني دارد و براي مثال در شاخه اي مانند آذرخش هاي گلوله اي مطالعات گسترده اي دارد که او را در زمره محققان پيشرو درخصوص مسائل بين رشته اي زمين شناسي و جوي قرار مي دهد.او نيز در پاسخ ما درباره فعاليت هاي شو اعلام کرد: اگرچه نمي توان منکر وجود رابطه ميان برخي زمين لرزه هاي بزرگ و به وجود آمدن نمونه اي از ابرهاي ويژه شد، اما نکته مهم اينجاست که تاکنون هيچ نظريه اي درخصوص تشکيل اين ابرها وجود ندارد و مشاهدات تجربي نيز نشان نمي دهد که اولا ارتباط مستقيمي بين اين 2 پديده (حداقل در همه موارد) وجود داشته باشد، ثانيا در صورت وجود رابطه در برخي زلزله ها امکان پيش بيني بر مبناي اين ابرها به تنهايي ممکن باشد. تنها چيزي که دانش ما در زمان حاضر مي تواند بگويد آن است که در برخي موارد خاص ، ابرهاي زلزله به عنوان يک پيش نشانگر ممکن است شکل بگيرد.درباره مکانيسم توليد و گسترش و نوع ارتباط آنها با زلزله (از نظر زمان و مکان) هيچ اطلاعي نداريم و بنابراين نمي توان آن را معياري براي پيش بيني قرار داد.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home